تفسیر شوپنهاور بر اصل جهت کافی

Authors

عبدالله امینی

هیئت علمی دانشگاه اصفهان محمد جواد صافیان

دانشجوی دانشگاه اصفهان

abstract

اصل جهت کافی یکی از اصول بسیار مهم فلسفی است. آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی، بر این اصل بسیار تأکید کرد و آن را مدخلی برای ورود به نظام فلسفی خویش قرار داد. وی بر آن است تا حدود و شرایط اطلاق این اصل را به نحو دقیق مشخص کند و از کاربرد ناروای آن در ساحت ماورای واقعیت پدیداری بپرهیزد. این اصل در نظام فلسفی وی حاکم بر روابط و نسب میان پدیدارها و اعیان است. به علاوه، اصل مذکور در نظام فلسفی وی مساوی با اصل علیت نیست، بلکه گسترده تر از آن است؛ زیرا اصل علیت تنها صورتی از صورت های چهارگانه اصل جهت کافی است. در این نوشتار سعی بر این است که مفاد، کارکرد، حوزه اطلاق و اهمیت این اصل را در فلسفه شوپنهاور نشان دهیم.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

بررسی استدلال جهان‌شناختی جدید بر مبنای جهان‌های ممکن و اصل جهت ‌کافی حداقلی

یکی از مهم ترین براهین اثبات وجود خداوند، استدلال جهان شناختی ست. تقریر های سنتی استدلال جهان شناختی، که مبتنی بر اصل علیّت و اصل جهت کافی است، همواره چالش های فراوانی را پیش روی خود داشته است. از این رو، این برهان در طول تاریخ خود، همواره در حال تطوّر و بازنگری بوده است. یکی از تقریرهای معاصر از این استدلال، که برای رهایی از این چالش ها صورت بندی شده است، «استدلال جهان شناختی جدید» است. این تقری...

full text

ارزیابی انتقاد شوپنهاور از تحلیل علیت کانت

شوپنهاور در کتاب ریشه چهار وجهی اصل جهت کافی، تفسیر کانت از اصل علیت را مطابق با بیانی که در بخش اصول فاهمه محض و در آنالوژی دوم آمده مورد انتقاد قرار داده است، این انتقادات در سه محور اصلی مطرح شده است. این نوشتار با بررسی انتقادات مذکور می کوشد تا از تبیین کانتی دفاع کند و نشان دهد که شوپنهاور به دریافت درستی از استدلالات کانت نرسیده است. اگر چه در این نوشتار موقعیت کانت در برابر نقدهای شوپنه...

full text

ارزیابی انتقاد شوپنهاور از تحلیل علیت کانت

شوپنهاور در کتاب ریشه چهار وجهی اصل جهت کافی، تفسیر کانت از اصل علیت را مطابق با بیانی که در بخش اصول فاهمه محض و در آنالوژی دوم آمده مورد انتقاد قرار داده است، این انتقادات در سه محور اصلی مطرح شده است. این نوشتار با بررسی انتقادات مذکور می‌کوشد تا از تبیین کانتی دفاع کند و نشان دهد که شوپنهاور به دریافت درستی از استدلالات کانت نرسیده است. اگر چه در این نوشتار موقعیت کانت در برابر نقدهای شوپنه...

full text

اصل دلیل کافی و ضرورت‌انگاری؛ گزارش و بررسی دو رویکرد معاصر

 در ادبیات معاصر فلسفۀ تحلیلی‌‌، اصل دلیل کافی به واسطۀ نتایج مناقشه‌برانگیز آن‌‌، مورد حمله قرار می‌گیرد. از میان این نتایج‌‌، آن‌چه بیش از همه اساسی تلقّی می‌‌شود‌‌، ‌ضرورت‌انگاری (شکست موجّهات). است. همۀ ما بر این باوریم که امور ممکنی پیرامون ما وجود دارند که می‌‌توانستند به گونه‌‌ای دیگر باشند؛ حال پرسش این است که اگر هر چیز‌‌، علّتی کافی داشته باشد‌‌، آیا جایی برای وجود اشیای امکانی باق...

full text

دیویدسن و اصل چریتی به مثابه شرط امکان تفسیر

دیویدسن در کوشش خود در تحقیق در باب چگونگی شکل گیری فهم، مفاهمه و تفسیر به اصلی موسوم به «اصل چریتی» توسل می‌جوید و از آن استفادة گسترده‌ای در فلسفة خود می‌کنند. این اصل که خود در واقع مجموعه‌ای از اصول مختلف و به‌هم‌پیوسته است بر سه مبنای انسجام، تطابق و توافق استوار است. در این مقاله با بررسی کارکرد و جایگاه و وجوه مختلف این اصل در فلسفة دیویدسن نشان داده می‌شود که وی این اصل را به واقع مجموع...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
حکمت و فلسفه

جلد ۷، شماره ۲۷، صفحات ۵۵-۷۲

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023